• وبلاگ : مشاوره تعبير خواب فال
  • يادداشت : مشاوره. تعبير خواب . روان درماني
  • نظرات : 1 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نگين 
    من اسمم نگينه و 16 سالمه و اين خواب رو ساعت سه صبح ديدم
    کسي که من قرار گزاشتم باهاش ازدواج کنمو تو خواب ديدم که داشت توي يه حيات با دوستش برف بازي ميکرد منم داشتم نگاه ميکردم مادرمو مادربزرگم هم بود بعد من خواستم باهاش بازي کنم ميخواستم بهش برف بزنم اما برف بغل دست من يخ زده بود من با همون يخ زدم بهشو خورد تو شکمش وقتي که خواست با دوستش بره من صداش کردم اومد داشتيم باهم حرف ميزديم يه دفعه دستمو گرفت و گفت چرا هي معذرت خواهي ميکني منم يه نگاه بهش کردمو دستمو کشيدمو بيدار شدم