• وبلاگ : مشاوره تعبير خواب فال
  • يادداشت : تعبير خواب و فال
  • نظرات : 13 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + هاله 
    سلام در بچگي خواب ديدم (شايد ماه محرم بود و روز قمريش راهم نمي دونم) به يک مسجد رفتم و قرار بود از خانمها 3 نفر بريم در راه امام حسين شهيد بشيم مثل اينکه هفته گذشته 3 تا مرد شهيد شده بودند که 3 تا قبر بود قبر يک نوجوان- قبر يک جوان- و يک پيرمرد آخوند سيد که فکر کنم عکسهاشون را در امامزاده اسماعيل اصفهان ديده بودم و هر کدام يک بيت شعر در مورد امام حسين(ع) گفته بودند. من هم سر بر مهر مي خواستم بگذارم و فعل بداهه يک بيت شعر در سلام به امام حسين گفتم .من 2 تا خواهر دارم که در خواب چون تعداد افراد بايد 3 نفر باشند. قرار شد من و خواهر بزرگترم و مادرم بعد از نماز عشا شهيد بشيم. و خواهر کوچکترم پيش بابام موند. بعد خواب ديدم مادرم وسط و من طرف دست راست مامانم و خواهرم طرف دست چپ مامانم ايستاده ايم و 3 تا چادر سبز سرمان است که چادر مادرم کمي کوتاهتر از ما بود. نماز مغرب را خوانديم ولي به وقت نماز عشا از خواب بيدار شدم. تعبير اين خواب چيست.