• وبلاگ : مشاوره تعبير خواب فال
  • يادداشت : مشاوره تعبير خواب فال
  • نظرات : 7 خصوصي ، 16 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + حميدرضا 
    سلام.من خواب ديدم براي نوزاد مرده اي که انگار برادر يا خواهر کوچک من است{من برادر و خواهر کوچک تر ندارم} گريه مي کنم و حتي نمي توانم جلوي خودم را بگيرم...من زماني که بيدار شده بودم چشمانم خيس بود و گريه کرده بودم مي خواستم بدانم تعبيرش چيست؟ممنون
    + مريم 
    با سلام و عرض ادب. سه روزه که از کسي که عاشقانه ميپرستيدمش و بهش متعهد بودم و خيلي دوسش داشتم جدا شدم. من 31 و ايشون 33 ساله. طي اين سه شب دو ب خوابش رو ديدم. يکي خواب ديدم داشت از پشت بوم خونه ما پرت ميشد پايين و من سععي داشتم نزارم و يکي هم ديشب خواب ديدم سفر کردم پيشش و اون گفت ميخواد بره گريه کردم که کجا گفت بايد برم اما يه نفري که نميشناختمشگفت برمبگرده و بعد سه روز برگشت. ميخوام ببينم تعبيرش چيه ايا امکان بازگشتش هست منتظرش باشم؟ ممکنه اين خواب ها از سر اشفتگي باشه اما بنظرتون اين يعني برميگرده؟
    + جواد 
    با سلام و عرض خسته نباشيد
    بنده ديشب حدود ساعت 4 يا 5 صبح خواب حضرت محمد رو ديدم
    ايشان قدي بلند و هيکلي درشت و چهره اي معمولي و نسبتا خشن داشتند
    من مستقيم رفتم پيششون و گفتم ميخام باهاتون حرف بزنم
    ايشان مرا به اتاقي راهنمايي کردند و هردو در آن اتاق مشغول صحبت شديم
    من بهشون گفتم که از آينده ميام و ميخام به شما کمک کنم تاريخ رو تغيير بديد
    ايشان فقط سکوت کرده بودند و به حرفام گوش ميدادند
    ما در طبقه بالاي يه ساختمان بوديم که اون اتاق يه پنجره داشت و من يه لحظه بيرون رو نگاه کردم و چند نفر پايين منو ديدند و شروع کردند به تير انداختن
    منم رفتم زير ميز تا تيري بهم نخوره و حضرت محمد هم در گو شه اي از اتاق به من فقط نگاه کردند تا تيراندازي تمام شد
    بعد از اتاق خارج شديم و اون افراد پايين ساختمان اومدند منو ببرن با خودشان و پيامبر اجازه ندادند
    بقيشو يادم نيست فقط اينو ميدونم که پيامبر داشتند با يارانش درباره يه موضوع مهم مثل جنگ حرف ميزدند که من رسيدم اونجا
    لطفا تعبير خواب منو بگيد
    با تتشکر
    + اوا 
    سلام من خواب ديدم به خانه دوستي قديمي رفتم ،وقتي از او درباره حالش پرسيدم به من گفت هرکاري مي تواند براي من بکند بعد از دهانش گردنبند وطلا واين چيزها بيرون مي اورد وبعد گفت من مي توانم از ديوار رد شوم ومن احساس کردم با اجنه در ارتباط است او گفت من با کسي در ارتباطم که اسمش نصرالله است که همه کار برايش ميکند ومن کمي ترسيدم واز خواب بيدار شدم،لطفا خواب مرا تعبير کنيد ،آوا
    + رعنا 
    حس ميکنم تعبيرش اينه که بايد به خودم بجنبم و يادم بياد از قولي که به خدا دادم تا خير پيش بياد
    + رعنا 
    ساتم خواهش ميکنم جواب منو بدين
    ديشب خواب بدي ديدم
    من مدتي است بيماري دارم که در درمانش اصلا تلاش نميکنم شب تحويل سال به خدا قول دادم که يه گره اي رو برام باز کنه و من قول دادم که بعدش براي در مانم تلاش کنم خدا همون شب مشکلم رو حل کرد ولي من بهتر که نشدم بدترم شدم خلاصه ديشب قبل خواب خيلي به اون شب و دعا فکر کردم و خاب ديدم در يه خرابه خونمه و شب سال تحويله ميام پيش خونوادم و شوهرم ( البته مجردم و مردي رو به عنوان شوهر ميبينم ) اصلا محلم نميده و يهو ته دلم ميگم نکنه رازمو فهميده ( نميدونم حالا چه رازي ) نکنه ميدونه من چطورمو و اينا که از بيدار شدم و اول اذون بود
    خواهش ميکنم تعبيرش رو بگيد
    + آني 
    سلام
    من خواب ديدم که دو تا از عموهام که يکي متاهل و يکي مجرده و با ما 3 - 4 سالي ميشه که رفت و آمد ندارن به طور سر زده اومدن خونمون و منم خيلي باهاشون گرم رفتار کردم و عمو بزرگم که متاهله خيلي شرمنده بو ( نميدونم چرا!! ) ... حتي شام هم خونمون موندن.
    اگه لطف کنيد تعبيرش رو بگيد ممنون ميشم ...
    + بهي 
    سلام من متولد
    11/11/1370
    هستم خواب من خيلي موقه ها تکرار ميشه و آخرين بار صبحگاه بود
    با اين شرح که دارم زندگي عادي ميکنم و بعدش نميدونم چه اتفاقي ميفته که منظره هاي خيلي خارق العاده زيبا ميبينم و عکس ميگيرم بعد ميبينم نيست يا نميتونم عکس بگيرم
    نميدونم احساس ميکنم بايد نشونه باشه که تکرار ميشه
    ممنون ميشم اگه راهنماييم کنيد
    + السلام العليک يااباعبدالله 
    سلام عليکم.حالتون خوبه
    با عرض خسته نباشيد خدمت شما.من ديشب خواب ديدم در محله ي خودمان 7 نفر آدم بودند.يک سوار کار رشيد بود که دور صورتش هاله اي نور بود و من نميتوانستم صورتشان را ببينم.شمشيرشان هم مانن ذوالفغار بود.سپس اين هفت نفر با خنجر رفتند سراغ آن آقا.دو خنجر هم به پشت من زدند و بعد من مردم سپس چشمانم را که باز کردم در مزرعه اي بودم که بسيار محصولات کشاورزي اش زاد بود.وقتي من در اونجا قدم گزاشتم تموم سبزيجات و ميوه جات و... اينا خشک شدن
    خلاصه من فکر کنم آن سوار آقاحضرت شيب الخضيب ابا عبدالله الحسين بود
    تو رو خدا تعبيرش را بگوييد
    + الهه 
    سلام خوابي ديدم که از پله هاي يک ساختمان راه طولاني رو بالا رفتم وقتي به مقصد رسيدم کفش پام کردم راه رفته را برگشتم وقتي به طبقه همکف رسيدم متوجه شدم يک لنگه رو پام نکردم بسيار مضطرب شدم خواستم فرياد بزنم تا کسي از طبقه بالا لنگه ديگر را بيندازد پايين که از خواب پريدم. "سفري رفتم و برگشتم " بعد خواب ديدم کفش سياهي به پا دارم پير مردي صندل سفيد مايل به شيري به من داد و گفت اينجا بايد اينها رو پا کني و من قبول کردم. ممنون
    مجرد متولد 66/12/25
    + الهه 
    سلام خوابي ديدم که از پله هاي يک ساختمان راه طولاني رو بالا رفتم وقتي به مقصد رسيدم کفش پام کردم راه رفته را برگشتم وقتي به طبقه همکف رسيدم متوجه شدم يک لنگه رو پام نکردم بسيار مضطرب شدم خواستم فرياد بزنم تا کسي از طبقه بالا لنگه ديگر را بيندازد پايين که از خواب پريدم. "سفري رفتم و برگشتم " بعد خواب ديدم کفش سياهي به پا دارم پير مردي صندل سفيد مايل به شيري به من داد و گفت اينجا بايد اينها رو پا کني و من قبول کردم. ممنون
    سلام خواب ديدم توي مطب خانم دکتري ناشناس هستم ازش ميخوام قرصهاي اعصابمو که تموم شده (واقعا)بنويسه مطبش شلوغ بود ده هزارومن بعنوان رشوه گذاشم روي ميزش قبول نکرد وآروم گفت اينارو دکتر اصليت گفته بايد چهل ماه بخوري منظورش اين بود (نه بيشر) داشم بيرون ميومدم توي راهرويي که ديوارهاي خيلي ضخيمي داشت اتاق بغليش اقاي هيکلي رو ديدم البته از گردن به بالا معلوم نبود که داشتن به خاطر اعمال بدش شکنجه ميکردن يا براي شکنجه مي بردن . بيرون راهرو آدمهايي نشسته بودن بعد بصورت مربع بينشون ترک ايجاد شد و هر کدوم تنها شدن که اونهم انگار منتظر مواخذه بودن
    مشکرم
    سلام خواب ديدم توي جايي مثل مسجد ايستادم و ميخوام دو رکعت نماز براي پدر مرحومم بخونم که خانم همسايمون و مادرم ميگن براي خوندن اين نماز نميدونم بايد وضو معکوس بگيري يا نماز معکوس بخوني به نظرم اومد که بايد برعکس قبله بايستم و برعکس که ايستادم ديدم شبيه قبله خونه خودمونه اما کمي بيشر به طرف راست .متشکرم
       1   2      >