• وبلاگ : مشاوره تعبير خواب فال
  • يادداشت : تعبير خواب
  • نظرات : 19 خصوصي ، 35 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    + م 
    با سلام وخسته نباشيد بنده خانمي هستم که مادر 56 ساله در شب 24 جمادي الاول براي من خواب ديدن در يک رودخانه بزرگ با آب شفاف وخروشان مانند ابهاي پشت سد همراه يه دختر ناشناس شنا ميکنم و هر بار که موج ميزنه مادرم ميترسن که براي من مشکلي پيش بيايد لطفا مرا راهنمايي کنيد.
    پاسخ

    سلام سن و موقع خواب ديدن مادر مهربانتان را بايد اعلام مي کرديد . در هر حال اب مظهر روشنايي است و اينده خوبي در پيش داريد
    + الي 
    خواب ديدم کنار ساحل همه مردوم بالباس شنا ميکنند ويک هشتپاي بزرگ درحال حرکته کسي ازش نميترسه فقط از سر راحش کنار ميرن وحس کردم پسر بچه ايرو خوردمنم ازش نميترسيدم
    پاسخ

    سن تان را نفرموديد صدقه بدهيد تا رفع بلا شود
    + ماهرخ 
    سلام ، حدود ساعت6:30 عصر خوابيديم با مادر و پدرم سوار كشتي شديم در كشتي باز مونده بود و يه هشتپا كه سرش مثل عروس دريايي بود ولي پاهاش مثل هشتپا بود اومد سمته من و مادرم ما فرار كرديم رفتيم توي جايي مثل حمام قايم شديم و من شلنگ اب رو با فشار باز كردم سمت در كه از زير درنياد داخل ولي فشار اب كم شد و بعد قطع شد هشتپا اومد داخل زديمش ولي از پشت مامانم سردراورد و مادرمو نيش زد و من با دستام گرفتمش و هرچي سعي مي كردم بكشمش هيچ اتفاقي براش نمي افتاد !!!
    پاسخ

    شما بايد سن و جنسيت خود را هم بنويسيد
    + رضا 
    سلام پسري مجرد و 33 هستم خواب ديدم تو يه مهماني يک هشت پاي بزرگ پوست کنديم و غذا پختيم.
    ميشه تعبيرشو بگين بهم؟
    پاسخ

    مشکلي از شما بر طرف ميشود
    + بي نام 
    ساعت تقريبا يك شب خواب ديدم هشت پا از چاه توالت خونه داره مياد بيرون كه با فشار اب فرستادمش داخل چاه و رفت بعد دوباره از سمت لباسشويي ديدم دوتايي ديگه اومدن بيرون كه اونا رو هم دفع كردم
    اقا هستم و 27 ساله
    + فاطمه سادات موسوي 
    سلام 21 سالمه خانم هستم خواب ديدم خونه مادرم اينا هستم با خانوادم خواهرم و مادرم درحال ظرف شستن بودن که صداي جيغ اومد وقتي من رفتم مادرم گفت يه حيوني بود کوچيک ولي شبيه هشت پا از ظرف شويي اومده بود که کشتمش من رفتم دم پنجره يهو احساس کردم يه چيزي ازپنجره ميخوادبيادتودررفتم هشت پا بود يه عالمه بودن يهو اومدن من دررفتم ولي رفتن سراغ خواهرم من نميدونستم چيکار کنم رفتم اسپره فلفل آوردم بااسپره تونستم ازبين ببرمشون يهو از خواب بيدار شدم
    + شارلوت 
    پانززه ساله دختر حدود شش عصر
    پاسخ

    شما مرتکب گناهي شده بوديد البته بخير تمام شده است . صدقه بدهيد
    + شارلوت 
    خواب ديدم درجايي که زمينش شبيه به ساحل بود ماشين پيکانمان از وسط نصف شده اما همه طبيعيه براشون بعديه هشت پااومد رودست خواهرم پرتش کرد جلو خواهرم واز خواب بيدارشدم
    پاسخ

    شما بايد سن و جنسيت و موقع خواب را هم بنويسيد
    + mohammad ebrahim 
    خوابي ديدم که همه جارا سيل فرا گرفته بود و در ان طرف سيل بزرگ ارزو و هدف من قرار داشت , چکمه اي نداشتم يکي از دوستانم را ديدم که چکمه اي داشت اما طلب کردم و آن را به من نداد , با کفش خود به درون سيل رفتم و توانستم از آن بگذرم , ناگهان خود را روبروي صخره اي ديدم که شخصي ميگفت براي رسيدن به هدفت بايد زودتر به بالاي صخره برسي , اما در آنجا من تنها نبودم و چند نفر ديگر نيز بودند از آنها زودتر رسيدم و صخره را فتح کردم , از خواب پريدم
    + فل 
    سلام خواب ديدم هشت پا را کشتمسلام خواب ديدم هشت پا را کشتم
    + سميرا اصغرزاده 
    باعرض سلام وخسته نباشيد خدمت شما
    خواب ديدم خونه عمه ام مهموني هستيم بعد من شوهرعمه ام رو که 2 ماهه فوت کرده روحشو ميبينم.بهش گفتم عمه تورو نميبينه هر چي ميخواي بگي به من بگو بهش ميگم.بعد منو برد به يه مزرعه که داشت خشک ميشد بعد گريه ميکرد وميگفت که به عمه بگو که بياد بهش برسه که اينطوري خشک شده.بعد گفت يه شريک دارم به اونم برسه.وبعدگفت يه سري وسايل دارم خونه بابام اونا رو بياره خونه نگه داره.درآخرم ازش پرسيدم اون دنيا بهتره يا اينجا گفت اون دنيا.
    پاسخ

    شما در حق ان مرحوم کار خير و خوبي انجام داده ايد . به عمه سفارش کنيدچشم ان مرحوم چشم انتظار خيرات ومبرات شماست
    + Amir 
    خواب ديدم رفته بودم به يه روستا واسه پيك نيك . همه جا شلوغ بود. هزاران دست و پاي بريده شده هشت پا در جاهاي مختلف روي هم انباشته شده بود و مردم دورش تجمع كرده بودند. بعضي از آدمها هم هشت پاي بزرگ و زنده دورشون رو گرفته بود و ازشون جدا نميشد. من فقط اينها رونگاه ميكردم و رد ميشدم اما دوست نداشتم بهشون دست بزنم
    + آنا 
    خواب ديدم رفتم بازار ماهي فروشا ولي ماهيا گرونه من با اکراه ي هشت پاي کوچيک خريدم وهمش با خودم فک ميکردم بايد اينو درست کنم و بخورم
    + شاهرخ 
    يک خوابي ديدم که يکي از دوستانم يک هشت پا خريده که باهاش غذا درست کنه و اون هشت پا در حياط ما بود و زنده بودش و ديدم اون هشت پا داره بچه گربه هايي را مي خورد لطفا بگوييد چه معني دارد
    + سحر 
    دم دم هاي صبح خواب ديدم که به امام زاده ايي رفته ام براي زيارت خيلي قديمي کفش هايم را درآوردم و داخل رفتم وقتي برگشتم کفش هايم نبود نه ناراحت شدم ونه دنبالش گشتم
     <      1   2   3      >